مطالب متنوع(شبهات+مطالب علمی+عـکس+داستان و...) اللهم العجل لولیک الفرج
| ||
|
با دقت بخوان
سه مجازات الهی که در آن حکمت و اندرز بسیار بود خانه اش را ویران کرد
1 – از مقامش فرود اومد
2 – به طبقه ای پست تر رانده شد در این طبقه پست : باطن اعمال زشت او و فرزندانش به صورت سختی ، غم و دشمنی به خودشان برگردانده می شد .
۳ - لباس عزت از او گرفته شد یعنی دیگه نه خدم و حشمی داشت نه سرپناهی و به تعبیر دنیوی برای این نسل : نه ماشینی نه خونه نه پولی که بتونه باهاش هر چی رو که دوست داره بخره و به تعبیر اخروی : نه عزتی که بتونه هر میوه ای رو که میخواد دست دراز کنه و اونو بچینه
پس از سالها نگاه در نحوه زندگی انسان به این نتیجه رسیدم که نقشه گنج و راز خوشبختی در جنس مرموز این سه مجازات الهی نهفته شده و افسانه سیاه یک پیام سر بسته الهی به تمامی نسل بشر است
متوجه شدم همون سه مجازات مرموزی که با لمس میوه ممنوعه برسر پدر اومد - در دنیای فوق مدرن امروز بر سر یتیمان گم شده و نابینای اون مرد میاد
دقیقا وقتی زندگی بد بخت ها و چوب خورده ها رو در جامعه بررسی کردم دیدم که با نزدیک شدن به میوه ممنوعه ای - که در اطراف همه هست
توسط همون سه مجازات افسانه سیاه دگر گون شده اند از همون جنس و با همون سه معنی شگرف
بین این تجربیات اتفاقی تونستم جلوی کلانتری با یک کیف قاپ صحبت کنم که دستگیر شده بود براش توضیح دادم که میوه ممنوعه زندگی تو همین کیف و پولهای مردم بوده که تو هم مثل پدرت آدم نتونستی جلوی خودت رو بگیری و حالا
۱ - نزد خدا و اطرافیانت دیگه مقام و احترام قبل رو نداری
۲ - : از دنیای آزاد و روشن به دنیای تاریک و سیاه زندان سقوط میکنی با اراذل و اوباش زندان هم نشین میشی و زندان بانان با تحقیر و بی احترامی باهات برخورد می کنند
۳ - دسترسی به چیزایی که دوست داری ( لباس عزت ) نداری و نمیتونی هر چی رو که میخوای داشته باشی .
اولش خندید اما بعد از چند دقیقه با افسوس حرف من رو تایید کرد و مثل پدر فهمید که همون سه مجازات افسانه سیاه داره اونو ادب و متحول می کنه - و با مامور راهی زندان شد
زندانی که بی صبرانه منتظرش بود و او خود خالق آن زندان بود
سرنوشت های مختلفی دیدم صاحب موفق شرکتی که با ( میوه ممنوعه اش ) یک زن شوهر دار نزدیکی کرد
بعد از مدت بسیار کوتاهی :
۱ - شرکتش ورشکست شد و از مقامش فرود اومد
۲ - باطن اون عمل زشت در طلبکارهاش نمود پیدا کرده بود و اونا مثل چند وحشی و دشمن به جونش افتاده بودند
۳ - وضعیت مالی و معیشتش و سطح زندگیش به شدت پایین اومد و خیلی چیزها رو دوست داشت ولی نمیتونست داشته باشه اصطلاحا فقر به سراغش اومد و( لباس )عزتی نداشت
این اولین قسمت از پاسخ به معمای راز خوشبختی بود
همین بود که به سمت میوه های ممنوعه نمیرفتند یا از اون فرار می کردند درست برعکس آدمهای بدبخت که خوردن میوه ممنوعه رو زرنگی و افتخار میدونستند و عزیز مصر شد و اگر آن را لمس می کرد همون سه مجازات الهی بر سرش می آمد و پادشاهی که هیچ بلکه به ذلت و فقر و نداری هم میرسید
نظرات شما عزیزان: |
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |